ریاضیات قومی اسلامی - ایرانی

ریاضیات قومی اسلامی - ایرانی

تنها هسته فکری در ارتقاء و انتشار ریاضیات قومی اسلامی-ایرانی: ریاضیاتی مردمی، کاربردی، جذاب، ملموس و ...
ریاضیات قومی اسلامی - ایرانی

ریاضیات قومی اسلامی - ایرانی

تنها هسته فکری در ارتقاء و انتشار ریاضیات قومی اسلامی-ایرانی: ریاضیاتی مردمی، کاربردی، جذاب، ملموس و ...

اسلامی سازی علوم

قرار دادن دین در عرض ابعاد دیگر، نادرست است و نه تنها خدمت به دین نیست، بلکه تخریب دین و خدمت به سکولاریسم است. تربیت دینی در عرض و همردیف سایر دروس دیگر نیست بلکه برآیندی از بخش‌های مختلف است(آیت الله مصباح یزدی). با این تعریف این وبلاگ قسمتی از پازل تربیت دینی هدف است.

آیت الله جوادی آملی(1390)، معتقدند چیزی به نام طبیعیات وجود ندارد، آنچه هست، خلقت‌شناسی است. ایشان شناخت خلقت به عنوان یک آیه و نشانه الهی و برای شناخت عظمت خدا را نوعی علم کلام می‌دانند که هدفش اثبات خداوند است. اما شناختی که صرفاً برای شناخت خلقت خدا باشد را متناظر با علم تفسیر اسلامی دانستهاند. زیرا همانطور که در درس تفسیر به عنوان یک علم اسلامی، قدم به قدم گفته می‌شود که خدا چنین مواردی را گفت، در دروس خلقت شناسی نیز بیان می‌شود که خدا چنین خلقت‌هایی را کرده است.

آیت الله حائری شیرازی(1388)، نیز همین مفهوم را در قالب دیگر بیان کردهاند، ایشان از این دو جمله اولی را شرک و دومی را توحید می‌دانند: «اگر فلانی نبود ما شکست می‌خوردیم!» در مقابل «اگر خدا بر ما به وسیله‌ی فلانی منت نگذاشته بود شکست می‌خوردیم!». استاد شهید مطهری نیز شناخت نادرست از خدا را یکی از علل گرایش به مادیگری در غرب دانسته و معتقد است در تقابل «میکروب مریضی را به وجود می‌آورد» با «خداوند مریضی را به وجود می‌آورد» این خدا است که با پیشرفت علم در این دوگانگی، از نگاه غربی‌ها عقب نشینی خواهد کرد 1. به نظر می‌آید در مدارس کشور ما نیز خلاء نسبی مفاهیمی نظیر مُسَبِبَ الاَسباب بودن خدا و یا علل اربعه «علت فاعلی» و «علت مادی» و «علت صوری» و «علت غایی» بین انبوه علوم غربی نیز موجب شده تا معلم و دانش‌آموز جایی برای شناختشان از طبیعت برای خدا باقی نگذارند. همچنین به نظر می‌آید معلمان علومی نظیر فیزیک وظیفه دارند تا در بین تدریس مطالب خود این نکته را متذکر شوند که خدا، آفریننده‌ی قانون‌هایی است که دانشمدانی امثال نیوتون آن‌ها را کشف می‌کنند.


[1]  کتاب علل گرایش به مادیگری، صص 59 تا 64