باتوجه به زمزمههایی که برای تقویت بنیان خانواده وایجاد رشتهای با این موضوع به گوش میرسه، به نظر میاد باید مطالعهای مشابه بر روی ریاضیاتی که یک خانواده با آن سروکار داره مورد مطالعه قرار بگیره.
مثلاً تخمین اقتصادی اتلاف گرما در دیوار و پنجرههای خانه؛ مسائل بسیار گستردهی آشپزی مثل دانستن و مقایسه کردن جرم، حجم و چگالی تکتک موادغذایی مختلف، نسبتهای ترکیب آنها برای پخت غذای مورد نظر، مدت پخت و دمای ایده آل برای پخت انواع موادغذایی و بررسی رابطه مدت و دمای پخت و همچنین مسائل مربوط به ترکیب شدن مواد مختلف در پخت؛ تخمین زمان و یا خستگی برای فعالیتهای مختلف خانگی نظیر جارو کردن برای تقسیمبندی کارها بین اعضای خانه؛ برآورد هزینههای مختلف لوازم خانگی و بررسی بازدهی آن؛ بررسی مشخصات لوازم خانگی و معنای واحدهای آن (نظیر هوادهی در کولر که با واحد مترمکعب برساعت بیان میشود) برای تشخیص وسیله مناسب برای خانههای کوچک و بزرگ و ...
به نظر میاد یکی از مشکلات رشد نکردن ریاضیات تو زندگی ما، اندازه گیری نکردن کمیت هایی هست که روزانه باهاش مواجه هستیم. مثلا چرا لیوان و یا پارچها حجمشون مشخص نیست؟ چرا ظرفیت قابلمه هامون رو نمی دونیم و یا حداقل نمی دونیم که قابلمه بزرگه دقیقا چند برابر قابلمه کوچیکه هست؟ آیا نمیشه وقتی شیر آب باز میشه یا دستگاه نشون بده که دبی آب چقدره و یا ما خودمون تخمینی داشته باشیم که با این سرعت و فشار آب، در یک دقیقه چند لیتر ازش خارج میشه؟
مگه در مورد اسراف در وضو، دین ما نگفته که یک وضوی ایده آل فقط یک لیوان پر آب لازم داره؟ مگه مسئولین در مورد الگوی مصرف برای یک خانواده «عدد» به مردم نمیدن؟ پس به نظر میاد خانواده های ایرانی باید اهتمام بیشتری در اندازه گیری زندگی شون داشته باشن.