با اینکه عدهای نقش این نوع ریاضی را در کلاس رسمی درس ناچیز میدانند اما صاحب نظران معتقدند توسعه و ارتقاء این نوع ریاضی باید هدف اصلی تدریس ریاضیات مدرسه ای باشد. یعنی معلم ریاضی باید الگوریتمهای ریاضی- فرهنگی جامعه را هم آموزش دهد و هم تحلیل کند و هم با استفاده از قوانین ریاضی آن را «ارتقاء» دهد. بدیهی است که این نگاه در درس ریاضی موجب کاربردی شدن و ملموس شدن مفاهیم ریاضی و در نتیجه ایجاد انگیزه برای یادگیری آن نزد دانشآموزان خواهد شد. و ضمن آنکه تقویت کننده فرهنگ بومی و اصالت دینی جامعه نیز میشود موجب معناداری مفاهیم ریاضی مدرسهای خواهد شد.
اگر چه یکی از ویژگیهای ریاضیات قومی این است که در محیطهایی نظیر خانواده و دوستان شکل میگیرد (یادگیری غیر رسمی)، اما بازگویی آن در مدرسه با هدف تدقیق و بهسازی ریاضیات قومی برای خود آنها و همچنین استفاده از آن به منظور بهتر فهمیدن ریاضیات مدرسهای کاملا مفید است. همچنین دقیق شدن این ریاضیات در کلاسهای درسی نزد معلم متخصص موجب خواهد شد تا دانشآموزان همان نکات را در جمعهای غیر رسمی بیان کنند و یادگیریهای غیر رسمی نیز ارتقا پیدا کند تا بار بیشتری از دوش معلمان در جریان آموزشهای رسمی بردارد. بدیهی است ارتقای ریاضیات قومی اگر با روشهایی که پیش از آن به کار رفته است انجام شود، در گسترش و عمومی شدن آن نقش بهتری خواهد داشت (نظیر انحراف از سجدهگاه نسبت به سر انگشتان پا که از شیب مکان نمازگزار به جهت قبله توسعه داده شد). البته این جریان صرفاً با آموزش غیررسمی ایجاد نمیشود. گاهی دقت به مصادیق ریاضیات بومی از سوی بعضی از کودکان کنجکاو منجر به یادگیری اکتشافی میشود. بدیهی است اگر این یادگیری با برنامه ریزی قبلی و زیرنظر مدرسه نباشد یادگیری غیر رسمی محسوب خواهد شد.